طرح و خیال

طراح

نقاش

بلاگر

فریلنسر

طرح و خیال

طراح

نقاش

بلاگر

فریلنسر

نوشته های بلاگ

آزادنویسی

آزادنویسی

آزادنویسی چیست؟ چگونه آزادنویسی بهتری را تجربه کنیم؟

آداب آزادنویسی
آزادنویسی نگارش آزادانه‌ی جریان سیال ذهن است.

با هر ابزاری می‌توانید بنویسید. بهتر است به‌طور متناوب از قلم و کاغذ و ابزارهای الکترونیکی استفاده کنید.
بداهه بنویسید.
بی‌وقفه بنویسید.
اگر حس می‌کنید هیچ چیزی برای نوشتن ندارید همین موضوع را به بهانه‌یی برای شروع نوشتن تبدیل کنید.
وقتی موضوع تازه‌یی به ذهنتان رسید موضوع قبلی را ادامه ندهید؛ حتا می‌توانید برخی جمله‌‌ها را نیمه‌کاره رها کنید.
خودسانسوری مخل آزادنویسی است. از نوشتن هیچ چیزی امتناع نکنید؛ بعد از نوشتن می‌توانید کل متن یا هر بخشی از آن را که نمی‌خواهید از بین ببرید.
تا می‌توانید بیشتر بنویسید. معمولن بعد از بیست-سی دقیقه آزادنویسی تازه ذهنتان گرم می‌شود برای نوشتن.
نگران غلط‌ها نباشید. در این مرحله از هر ویرایشی بپرهیزید.
ممکن است در پایان یک نشست نوشتاری هیچ ایده‌یی نصیبتان نشود، اما این نباید دلسردتان کند. آزادنویسی نوعی فیزیوتراپی قلمی است. شما آزادنویسی می‌کنید تا برای پروژه‌های نوشتاری‌تان ورزیده‌ بشوید.
+
یکی از ترس‌های معمول افراد برای شروع نوشتن ترس از صفحۀ سفید است که شاید به دنبال نداشتن ایده یا انسداد نویسنده به وجود بیاید.

پیش می‌آید که افراد برای رهایی از این ترس از نوشتن فرار می‌کنند.

چارۀ این مسئله آزادنویسی است.

به‌هرحال باید چیزی نوشته شود تا بتوان آن را بد یا خوب دانست. باید متنی باشد که روی آن کار کرد.

نوشتن و ویرایش

آزادنویسی چیست؟
آزادنویسی یعنی نوشتن بدون هیچ فیلتری.

آزادنویسی کاری است که صدای شما را آزاد می‌کند، با ادامه دادن آن به خلاقیت نزدیک می‌شوید.

آزادنویسی انسداد نویسنده را می‌شکند و با برقراری ارتباط با ناخودآگاه به حل بسیاری از مشکلات ذهنی کمک می‌کند.

آزادنویسی یک کار ساده و ساختاری انعطاف‌پذیر است که می‌توان آن را پایۀ نوشتن نامید.

راه خود را به‌عنوان یک نویسنده گم کرده‌اید؟ همه‌چیز را کنار بگذارید و آزادنویسی را شروع کنید.

 

مزایای آزادنویسی چیست؟
خوب نوشتن بدون آزادنویسی ممکن نیست.

با آزادنویسی نوشتن راحت‌تر می‌شود همان‌طور که در تعریف نویسنده می‌گویند:

نویسنده کسی است که راحت بنویسد.
آزادنویسی برای همۀ نویسندگان، در هر زمینه‌ای مفید و مهم است.

این کار اجازه می‌دهد ایده‌هایی که معمولاً در چارچوب خاصی قرار نمی‌گیرند روی صفحه بیایند.

آزادنویسی اعتمادبه‌نفس را افزایش می‌دهد و از شما نویسندۀ بهتری می‌سازد.

آزادنویسی تمرینی است برای تقویت عضلات خلاقیت. بدون تمرین و استمرار، این عضله‌ها نه‌تنها تقویت نمی‌شوند بلکه کم‌کم ضعیف شده و کار کردن با آن‌ها ممکن نخواهد بود.

نوشتن اولین پیش‌نویس معمولاً سخت است اما آزادنویسی جریان ایده‌ها را افزایش می‌دهد، سانسور را کم می‌کند و ممکن است در این فرایند به ایده‌ای مناسب برسید.

آزادنویسی فاصلۀ ذهن و قلم را کم می‌کند. گاهی داستان‌های زیادی را در ذهن داریم اما برای نوشتن آن‌ها مشکل داریم. آزادنویسی این فاصله را برمی‌دارد.

آزادنویسی کمک می‌کند که تحت هر شرایطی بنویسیم حتی اگر دچار خستگی، ملال، نداشتن ایده و… باشیم. با خو کردن به این تمرین می‌توانیم تحت هر شرایطی بنویسیم.

 

چگونه آزادنویسی را شروع کنیم؟
برای آزادنویسی باید بی‌مقدمه شروع کنید.

آزادنویسی شبیه طوفان فکری است. نوشتن بدون توقف و سانسور.

قلم را روی کاغذ یا دست‌تان را روی کیبورد بگذارید و بی‌وقفه بنویسید. مهم نیست موضوعی خاص داشته باشید یا ایده‌ای که از قبل توی ذهن‌تان بوده. فقط بگذارید جریان نوشتن اتفاق بیفتد.

به‌هیچ‌وجه از نوشتن دست نکشید. حتی اگر ایده‌ای ندارید و چیزی به ذهنتان نمی‌رسد تکراری بنویسید. هیچ اشکالی ندارد اگر بنویسید که: «نمی‌دانم چه بنویسم؟»

در خلال نوشتن به فکر اشتباهات املایی و نگارشی نباشید. قرار نیست این فرایند به نوشته‌ای فاخر و گران‌بها تبدیل شود. ذهن خودتان را از هر چیزی که از دستور زبان می‌دانید خالی کنید.

آزادنویسی و ویرایش نوشته‌ها
اما برای این کار زمان مشخصی را در نظر بگیرید.

در بحث خوشه‌سازی گفتیم که برای نوشتن خوشه‌ها زمان را باز نگذارید، آزادنویسی مرحلۀ بعد از خوشه‌سازی است که باید آغاز و پایان مشخص داشته باشد.

بنابراین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه برای نوشتن آزادانه کافی است.

محدودیت زمانی باعث می‌شود ذهنتان به جایی پرت نرود و نظم بیشتری داشته باشد.

وقتی برای نوشتن نقطۀ پایان در نظر می‌گیرید کار نوشتن راحت‌تر می‌شود.

آزادنویسی یک رقابت یا آزمون نیست که به خاطر آن به خودتان سخت بگیرید، کسی هم قرار نیست این نوشته‌ها را ببینید یا بخواند.

نیازی نیست حتماً جایی با مشخصات ویژه‌ای برای نوشتن انتخاب کنید. هر جا که راحت هستید نوشتن را شروع کنید.

ممکن است روی مبل توی پذیرایی راحت باشید یا پشت میزتحریر خود. برای آزادنویسی اصلاً محدودیت مکانی معنا ندارد.

ممکن است بخواهید ایستاده بنویسید.

جایی را انتخاب کنید که راحت هستید چراکه محیط روی احساسات ما بیشتر از آنچه فکر می‌کنیم تأثیر می‌گذارد.

روش نوشتن هم مهم نیست. شاید بخواهید با قلم و کاغذ بنویسید یا با کامپیوتر.

مهم راحتی شما است.

 

تکنیک‌هایی برای نوشتنِ آزادانه
۱

جولیا کامرون در کتاب راه هنرمند به نوشتن صفحات صبحگاهی تأکید کرده.

صفخات صبحگاهی نوعی آزادنویسی یا برون‌ریزی ذهنی است.

در این روش شما به‌محض بیدار شدن از خواب سه صفحۀ کاغذ هر چه را دل تنگتان می‌خواهد می‌نویسید. بدون فکر، قبل از اینکه هرکاری مثل دم کردن چای یا جمع کردن رختخواب انجام دهید. فقط سه صفحه تمام افکار خود را بنویسید. بدون وقفه و برداشتن قلم از روی کاغذ.

با این کار تمام ذهن شما از هرچیزی که آزارتان می‌دهد خالی شده و آزاد و رها روز خود را شروع می‌کنید.

برای نوشتن صفحات صبحگاهی نیازی نیست ایده‌ای داشته باشید یا در مورد موضوعی خاص بنویسید. می‌توانید از آب و هوا، کارهایی که قرار است انجام دهید، کارهایی که قبلاً انجام داده‌اید، عصبانیت از دوستتان یا هر موضوع عادی دیگری بنویسید.

صفحات صبحگاهی شما کاملاً شخصی هستند و لزومی ندارد کسی آن‌ها را ببیند. در این صفحات می‌توانید خودتان را بدون سانسور و فیلتر ببینید و روی کاغذ بنویسید.

در مورد صفحات صبحگاهی بیشتر بخوانید:

صفحات صبحگاهی: تنها راه نویسنده شدن

 

۲

راه دیگری که برای آزادنویسی پیشنهاد می‌شود نوشتن هزارکلمه در روز است. برخلاف صفحات صبحگاهی، نوشتن هزارکلمه‌ها زمان مشخصی ندارد. می‌توانید هر زمانی که دوست داشتید یک صفحۀ ورد باز کنید و شروع کنید به نوشتن.

برای این کار نباید زمان زیادی در نظر بگیرید. ۲۰ تا ۳۰ دقیقه کافی است. ممکن است روزهای اول بیشتر طول بکشد اما به مرور سرعت نوشتن‌تان بیشتر می‌شود.

هزارکلمه بی‌وقفه آزادنویسی کنید. در این هزارکلمه‌ها هم قرار نیست متنی بنویسید که حاوی پیامی خاص باشد یا در نهایت به یک نتیجۀ خاص برسد که البته ممکن است هم برسد اما هدف این نیست.

هدف برون‌ریزی ذهنی با نوشتن است.

آزادنویسی به این شیوه علاوه بر اینکه ذهن شما را آزاد می‌کند تمرین خوبی هم برای نوشتن است.

زمان و مکانی را انتخاب کنید که بتوانید حداقل ۳۰ دقیقه آنجا بمانید و بدون هیچ مزاحمتی و بی‌توقف فقط بنویسید.

 

چگونه آزادنویسی بهتری را تجربه کنیم؟
تاکنون با ارائه دو برنامۀ صفحات صبحگاهی و هزارکلمه‌ها افراد زیادی به نویسندگی علاقه‌مند شده‌اند و نوشتن به عادتی مهمی در زندگی روزانۀ آن‌ها تبدیل شده است.

بنای صفحات صبحگاهی و هزارکلمه‌ها بر برون‌ریزی ذهنی یا آزادنویسی است. یعنی نوشتن بدون طرح و نقشۀ مشخص. اینکه می‌نویسی مهم‌تر از این است چه چیزی می‌نویسی. غالباً حفظ فرآیند در بلند مدت به نتیجه منجر می‌شود.

با این وجود چه بهتر که در بازی‌ روزانۀ نوشتن با بهر‌ه‌گیری از برخی نکات گامی در جهت تقویت خوداندیشی و مهارت تفکرمان برداریم.

مطالبی که از این به بعد در دستۀ «نویسندگی استراتژیک» می‌خوانید دربردارندۀ روش‌هایی برای اثربخشی برنامۀ آزادنویسی خواهند بود. یعنی بهره‌گیری از آزادنویسی برای بهبود تفکر استراتژیک.

نوشتن برای وضوح بیشتر

یکی از مزایای آزادنویسی و برون‌ریزی ذهنی آشکار ساختن افکار مبهم، غلط و پریشان ماست. غالباً دقایق اولیه برنامۀ نوشتاری ما به برون‌ریزی سریع و بی تکلف همین افکار مغشوش می‌گذرد.

اما در گام بعدی بهتر است هسته و پوستۀ این افکار را در نظر بگیرد. بهترین روش برای اینکار این است که مخاطب مشخصی داشته باشیم. مخاطبی که از چند و چون افکار ما اطلاع چندانی ندارد. آنوقت کل ماجرا را برای او بشکافیم. آنقدر واضح که هیچ جای سوالی برای او باقی نماند.

آزادنویسی‌های ما معمولاً رو به خود ما نوشته می‌شوند. اما اگر در پی وضوح بیشتر هستیم (که از کلیدهای اصلی تفکر استراتژیک است). انتخاب یک مخاطب فرضی راهگشاتر است.

از آن جایی که قرار نیست این نوشته‌ها به دست مخاطب فرضی برسد، گزینش مخاطب از میان رفتگان هم مجاز است. (صاحب این کیبورد گاهی رو به پیتر دراکر می‌نویسد! کشف لذت این کار با خودتان.)

بسیاری از چیزهایی که برای خود ما واضح به نظر می‌رسد، پر از سوراخ سمبه و ضعف‌های گمراه‌کننده است.

پس اگر سعی کنیم رو به مخاطبی غیر از خودمان بنویسیم، رعایت نکات زیر می‌افتد گردن کیبورد ما:

-لیست کردن یک به یک نکات

-بیان کامل جزئیات

-استفاده از مثال‌های روشن و ملموس از زندگی روزانه

-بهر‌ه‌گیری از تشبیه و استعاره (این موضوع مثل…)

جملات زیر کلید خوبی برای بیان واضح‌تر هر موضوعی هستند:

اصلاً بگذار اینجوری موضوع را برایت باز کنم تا بهتر بفهمی…

بگذار مثال دیگری برایت بزنم…

شبیه این است که…

 

چرا وضوح تا این میزان مهم است؟

به خاطر اینکه تا دربارۀ چیزی به واضح‌ترین شکل ممکن فکر نکرده باشیم، نمی‌توانیم ارزیابی و تصمیم‌گیری درستی داشته باشیم.

 

یک دیدگاه بنویسید