کتاب

کتاب
کتاب یار مهربان
کتاب دوست بی زبان
کتاب یعنی آگاهی و دانش
کتاب یعنی کلکسیون کلمات
کتاب یعنی سرگرمی و تفریح
کتاب یعنی نقل زندگی دیگران
کتاب یعنی گنجینه افکار و محرم اسرار
کتاب یعنی دوست قدیمی یار صمیمی
کتاب یعنی آشنایی با تجربه زیسته غیر
کتاب یعنی خواندن فکر و اندیشه نویسنده
کتاب یعنی فرصت ثبت تجربه زیستن بشر
کتاب خوب را خوب باید خواند
کتاب نقشه و روشنگر راه است
کتاب موهبتی برای خلوت و تنهای
کتاب هدیه ای برای تنهایی هاست
کتاب پنجره ای است رو به ژرفای خیال
کتاب مانند دریچه ای رو به روشنایی است
کتاب راهی است به سوی حکمت و اندیشه
کتاب راهی برای برقراری ارتباط با دیگران است.
کتاب هایی که با میل و تمنا می خوانم فکرم را باز می کنند و از فشار روزمرگی رهایم می کنند، آن ها صامت و مسکوت با من حرف می زنند و ذهنم را نوازش می کنند با نرمش این حس غریب ذهنم آزاد می شود و شوق رهایی می یابم از قید مکان و زمان.
کتاب ها و قصه ها همچون روزنه هایی نوری رو به افق اندیشه و خیال من میل به پرواز می دهند، میل پرواز در اعماق خیال و این به خواندن و نوشتن بیشتر می انجامد. و به من می گویند بنگر و بنویس و گوش فرا بده
به من کمک می کنند تا در دنیای خیال انگیز خود غوطه ور شوم و از آبشخور خیال شهدی بنوشم، جانی دوباره بگیرم برای انجام کارهای روزانه و انگیزه ای برای نوشتن و حرف زدن پیدا کنم، متعاقب از مسرت این پیشامد به خودم و زندگی ام لبخندی بزنم و امیدوار باشم.
- کتاب، دانش ما را بیشتر میکند.
- کتاب، همحسی ما را با دیگران افزایش میدهد.
- کتاب، تجارب ما را غنیتر میکند.
- کتاب دامنۀ واژگان ما را افزایش میدهد.
- کتاب، حافظۀ ما را تقویت میکند و غیره.
- از همۀ اینها که بگذریم، راز بزرگی که آدمهای کتابگریز از آن غافلاند، این است که لذت مطالعه را برای کتابخوانها ده برابر میکند.
راز ایدههای جانبی
عصر یک روز تعطیل، روی کاناپه ولو شدهای و در حال مزه مزۀ یک رمان کلاسیک دربارۀ نبرد واترلو هستی که ناگهان مثل ارشمیدیس میپری هوا. ایدۀ یک کسبوکار آنلاین به ذهنت رسیده و دلت میخواهد همان لحظه دست به کار شوی.
رمان کلاسیک چه ربطی کسبوکار آنلاین دارد؟
منظور ایدههایی نیست که از گذشتگان الهام میگیریم. شاید اگر هزار کارشناس مختلف را هم بیاوریم در نهایت هیچ ارتباطی بین ایده و کتاب پیدا نشود.
اینجاست که به راز ایدههای جانبیِ حین مطالعه میرسیم. مطالعه موتور ذهن را برای پرسهزدن در راههای تازه روشن میکند.
شیفتگان مطالعه به خوبی میدانند که بارقۀ بسیاری از کارسازترین تصمیمهای زندگیشان حین مطالعه بر آنها تابیده.
اینجاست که حتی مطالعۀ یک کتاب بد و بازاری هم ممکن است بینتیجه نباشد. بسیاری از اوقات دستاورد مطالعه در فعل آن است نه در محتوای کتاب.
یک نشست نیمساعتۀ کتابخوانی به مراتب دهها برابر اثربخشتر و لذتبخشتر از جلسات طوفانفکری است که جز خوردن خیار و سیب و تلف کردن وقت یکدیگر راه به جایی نمیبرند.